نسیم نسیم سلیمانی نژاد؛ محمدرضا مجتهدی؛ فرشید بنده علی
چکیده
حقوق بینالملل مجموعهای از اصول و قواعدی است که در یک نظم پیچیده، چارچوب روابط بینالمللی با ثبات و سازمانیافته را ترسیم میکند. یکی از این اصول حقوق بینالملل "اصل عدم مداخله" است که معنا-شناسی ...
بیشتر
حقوق بینالملل مجموعهای از اصول و قواعدی است که در یک نظم پیچیده، چارچوب روابط بینالمللی با ثبات و سازمانیافته را ترسیم میکند. یکی از این اصول حقوق بینالملل "اصل عدم مداخله" است که معنا-شناسی آن در گرو شناخت دیگر مفاهیم بنیادینی چون؛ اصل حاکمیت دولتها، حق تعیین سرنوشت و اصل برابری دولتها و تحولات حال حاضر آنها امکانپذیر است. به همین دلیل این مقاله درصدد برآمده تا با روشی توصیفی - تحلیلی و با محوریت قراردادن اصل حاکمیت دولتها، ضمن بیان ارتباط منطقی میان اصول مذکور به ارایه تعریفی از اصل عدم مداخله در نظم کنونی جامعه بینالملل بپردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد این اصل دستکم در سه حوزه معنایی قابل تعریف و تفسیر است. 1- بر اساس احترام به حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت، حکومتها نباید در امور داخلی و زیربخشهای سیاسی دیگر حکومتها مداخله کنند. 2- اصل عدم مداخله، خودداری جامعه جهانی از مداخله در امور داخلی دولتها را منوط به رعایت حقوق شهروندی و در دست داشتن حق تعیین سرنوشت از سوی شهروندان جامعه تحت حاکمیت دولت میداند. 3- اِعمال حاکمیت برابر دولتها در روابط بینالملل، اصل عدم مداخله علاوه بر معنای ابتدایی "منع از کابرد زور" علیه کشورها، بر ممنوعیت هرگونه فشار و نفوذ در اداره امور سیاست خارجی کشور دیگر، بگونهای که اراده آن کشور را نقض و به اتخاذ رفتار خاصی وادار نماید، اشاره دارد.